شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد احمدیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید احمد احمدیان »
احمد سال 1347 در خانوادهای مؤمن در روستای مشکان چشم بر دنیای خاکی گشود. با اولین گریه او بذر شادی و طراوت در محیط خانه پراکنده شد. لحظات زیبای کودکی را در دامن مادر سپری کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان پشت سر گذاشت. سپس سال اول راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی به پایان رساند. برای کاستن بار سنگین تأمین معاش خانواده از دوش پدر، ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید احمد احمدیان »
احمد سال 1347 در خانوادهای مؤمن در روستای مشکان چشم بر دنیای خاکی گشود. با اولین گریه او بذر شادی و طراوت در محیط خانه پراکنده شد. لحظات زیبای کودکی را در دامن مادر سپری کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان پشت سر گذاشت. سپس سال اول راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی به پایان رساند. برای کاستن بار سنگین تأمین معاش خانواده از دوش پدر، ترک...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
پرستوهای مهاجر در فصل کوچ آواز بهاری را زمزمه میکنند و از مرغان عشق میخواهند که در پرواز همراه و همسفر آنان باشند. بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۶ یادآور تولد نوزادی است که با گریههای او کانون گرم خانواده پر از نور و شادی شد. پدر، بهعنوان تبرک و تیمن، مقداری تربت پاک امام حسین (ع) را در کام او ریخت تا درس شهادت و آزاد زیستن را با اقتدا به سالار شهیدان در پیش گیرد. با صوت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
پرستوهای مهاجر در فصل کوچ آواز بهاری را زمزمه میکنند و از مرغان عشق میخواهند که در پرواز همراه و همسفر آنان باشند. بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۶ یادآور تولد نوزادی است که با گریههای او کانون گرم خانواده پر از نور و شادی شد. پدر، بهعنوان تبرک و تیمن، مقداری تربت پاک امام حسین (ع) را در کام او ریخت تا درس شهادت و آزاد زیستن را با اقتدا به سالار شهیدان در پیش گیرد. با صوت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
آی صدام سلام علیکم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
شهدای سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید حمید کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
حمید، در روستای نصیرآباد نیریز در خانهای که با روح دینی و سادگی بناشده بود و میان خانوادهای زحمتکش و متدین در سال ۱۳۵۳/۶/۳ چشمان خود را به جهان هستی گشود. دوران کودکی تحت تربیت و پرورش خانواده قرار گرفت. به مقتضای سن رشدش که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بود، باتربیت اسلامی و مسائل دینی آشنا شد و به آنها عشق و علاقه پیدا کرد. در سن هفتسالگی دوره دبستان را با شور و شوقی وافر به درس و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
حمید، در روستای نصیرآباد نیریز در خانهای که با روح دینی و سادگی بناشده بود و میان خانوادهای زحمتکش و متدین در سال ۱۳۵۳/۶/۳ چشمان خود را به جهان هستی گشود. دوران کودکی تحت تربیت و پرورش خانواده قرار گرفت. به مقتضای سن رشدش که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بود، باتربیت اسلامی و مسائل دینی آشنا شد و به آنها عشق و علاقه پیدا کرد. در سن هفتسالگی دوره دبستان را با شور و شوقی وافر به درس و...
شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر اصغر قادرپناه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...